«فرهنگ سازمانی» به فلسفه و برنامه استراتژیک یک سازمان اشاره دارد. «فرهنگ سازمانی» و «برنامه سیاسی» کاملاً مشابه هستند. «فرهنگ سازمانی»، به قول یک کودک، شبیه «فرهنگ خانواده» است. (قطعات خودرو/لوازم جانبی خودرو)
هدف، چشمانداز و ارزشهای اساسی سازمان، بخش عمدهای از «فرهنگ سازمانی» آن را تشکیل میدهند. یک «فرهنگ تجاری» سالم باید دارای هدف، چشمانداز و ارزشهای اساسی مثبت و خوشبینانه باشد. چنین فرهنگ سازمانی به طور مداوم انرژی خوبی را فراهم میکند و همین انرژی مثبت است که کسب و کار را قادر میسازد در مواجهه با چالشها شکوفا شود. (قطعات یدکی خودرو/قطعات خودرو پیشفروش/قطعات خودرو پس از فروش)
ماموریت، چشمانداز و ارزشهای اساسی باید همگی هنگام ایجاد فرهنگ کسبوکار در نظر گرفته شوند.
۱. چگونه ماموریت کسب و کار را تعیین کنیم (بهترین لوازم جانبی خودرو/قطعات کامیون)
قبل از اینکه بتوانید ماموریت سازمان را مشخص کنید، ابتدا باید از خود بپرسید: «چرا این سازمان وجود دارد؟» پاسخ این سوال «ماموریت سازمان» است.
هر کسب و کاری برای رسیدگی به مشکلات کاربران وجود دارد. تقاضای بالا به دلیل مشکلات ایجاد میشود و هرچه شرکت شما بتواند به مشتریان بیشتری خدمات ارائه دهد، کسب و کار شما ارزشمندتر خواهد بود. (لوازم جانبی کامیون نزدیک من/قطعات کامیون کلاسیک/قطعات هواپیمای باری)
شما زمانی ماموریت شرکت را مشخص کردهاید که برخی از مسائل اجتماعی را شناسایی کرده و تصمیم میگیرید کسبوکاری برای رسیدگی به آنها تأسیس کنید. این هدف کسبوکارها است.
۲. چگونگی تعیین چشمانداز شرکت (قطعات کامیون فورد/قطعات تجهیزات سنگین/تراکتورهای ساختمانی)
چشمانداز، هدف بلندمدت سازمان است و همه کارکنان آن برای دستیابی به آن تلاش میکنند. (براکت/براکت ncaa/براکت cbs)
برای تعیین چشم انداز، باید نکات زیر رعایت شود:
۱) چشمانداز نمیتواند مجازی باشد؛ باید «واقعی» باشد. فقط اهداف «واقعی» قابل دستیابی هستند و چشمانداز باید واضح باشد. (ردهبندی پلیآف لیگ برتر/ردهبندی لیگ برتر)
۲) چشمانداز باید جسورانه و برای کارگران سودمند باشد. چشمانداز باید هم نیازهای جسمی و هم نیازهای روحی کارکنان را برآورده کند. هر دو ضروری هستند.
جسم و روح در هر انسانی یکی هستند. روح به نیازهای معنوی مربوط میشود، در حالی که جسم به نیازهای مادی مربوط میشود. یک شرکت نمیتواند به یک شرکت بزرگ تبدیل شود اگر نتواند نیازهای پرسنل خود را در هر دو زمینه برآورده کند. (اتصالات/پیچ و مهره/محصولات فولادی ضد زنگ)
اهداف بلندپروازانه، کارگران را قادر میسازد تا ارزش خود و حس موفقیت را در سطح معنوی تجربه کنند؛ کمک به کارگران عمدتاً به جنبه مادی مربوط میشود. تنها یک چشمانداز وسیع تجاری که بتواند تأثیر مثبتی بر کارکنان داشته باشد، میتواند علاقه را برانگیزد و استعدادهای برتر را برای انجام مأموریت جذب کند. (کانترهای فلزی/سقف فلزی)
۳) کلمات «شدن» و «گذاشتن» معمولاً الهامبخش هستند. (صندوق پستی/پست پستی/صندوق پستی دیواری)
۴) چشمانداز ممکن است تغییر کند. چشمانداز یک هدف بلندمدت است که از طریق اهداف محقق میشود. چشمانداز باید زمانی که شرکت در شرف دستیابی به آن است، اصلاح شود. وقتی یک کسبوکار به چشمانداز اولیه خود دست مییابد اما چشمانداز جدیدی ندارد، سردرگم میشود و در نهایت شکست میخورد. (نصب روی ریل دین/ریل دین)
۳. نحوه محاسبه ارزش کسب و کار
ارزشها به عنوان معیاری برای تشخیص درست از نادرست عمل میکنند. اصول اساسی یک سازمان به عنوان معیارهای آن برای تعیین درست و غلط عمل میکنند. اصول بنیادی یک شرکت به عنوان اصول راهنمای آن عمل میکنند.
ما باید هنگام تعیین ارزشهای اساسی شرکت، دستورالعملهای زیر را اعمال کنیم:
۱. ارزشها باید مثبت باشند. اصول شرکت باید از استانداردهای اخلاقی حمایت کند و بتواند به خوبی، حقیقت و زیبایی ذاتی طبیعت انسان توجه کند. در نهایت، رفتار است که مشخص میکند یک شرکت، شرکت خوبی است یا شرکت ضعیفی، زیرا ارزشهای انسانی، رفتار انسان را تعیین میکنند، ارزشهای سازمانی، رفتار سازمانی را و رفتار، رفتار سازمانی را تعیین میکند.
۲. اصول راهنمای شرکت باید با اصول راهنمای بنیانگذار همسو باشد. اگر ارزشهای اساسی شرکت با ارزشهای بنیانگذار در تضاد باشد، بنیانگذار نباید قادر به حفظ و اعمال آن ارزشها باشد و این امر، شرکت را به ورطه نابودی میکشاند.
۳. اصول اساسی تغییرناپذیرند. پس از تعیین اصول اساسی، آنها باید به مدت ۵۰ سال پایدار و به مدت ۱۰۰ سال تزلزلناپذیر باقی بمانند. طبیعتاً، این امر به این دلیل که اصول اساسی «حقیقت، خوبی و زیبایی» هستند، قابل تغییر نیست. (اتصال فلزی/لوازم جانبی دوش/لوله فاضلاب کف)
ماموریت و ارزشهای اصلی «مجازی» هستند، در حالی که چشمانداز «واقعی» است و فضای مجازی و واقعی را با هم ترکیب میکند؛ ماموریت و ارزشهای اصلی ثابت هستند، در حالی که چشمانداز متغیر است و تغییر مداوم را با هم ترکیب میکند. این سه مؤلفه فرهنگ سازمانی را تشکیل میدهند. یک فرهنگ سازمانی قوی، به ناچار نیروهای نامرئی عظیمی ایجاد میکند، زیرا با طبیعت و ذات انسان هماهنگ است.
سه عنصر فرهنگ سازمانی نه تنها نقش هدایتی خوبی در ساخت فرهنگ سازمانی دارند، بلکه از نظر «فرهنگ خانوادگی» و «فرهنگ شخصی» نیز بسیار مؤثر هستند. اگر خانواده شما میخواهد برای سه نسل ثروتمند باشد، باید «فرهنگ خانوادگی» خوبی ایجاد کنید؛ اگر میخواهید زندگی درخشانی داشته باشید، باید «فرهنگ شخصی» نیز بسازید.
زمان ارسال: دسامبر-01-2022